قفس را آب دادم
I watered the cage
The bird grew no greener
من
خاموشم
تا ماه… با تو… بگوید
I
Am quiet
Until you hear
From the moon
Old News
آخرین خبر
I wish I was a ruined watch tower
on a back county road
so that on rainy nights
the damp
& dirty pigeons
could sleep on one leg
under my railings.
The damp drunken smell of filth & feather
the sound of their weeze & rasp
the wet clay, wet cob, mouldering adobe –
it brings to mind
an older era –
a lost way to make a living.
& So the horses of our minds
run off to towns of nostalgia.
But I do wish I was a ruined watch tower
on a back county road
so that on rainy nights
the damp
& dirty pigeons
could sleep on one leg
under my railings
& there
by it’s base
2 watchmen burn fire
telling tales & adventures
to one another
کاشکی من برج ویرانی به راهی دور بودم
تا که در شب های بارانی
کبوتر ها نم آلوده
به زیر سقف ایوانم
به یک پا تکیه میدادند و میخفتند
بوی نم آلود و مستی آور پر ها
با صدای وهم انگیز نفس های کبوترها
کاهگل ها خیس باران
خاطرات دور دوران را
به خاطر زنده میسازد
اسب خاطر را به شهر یادهای دور میتازد
کاشکی من برج ویرانی به راهی دور بودم
تا که در شب های بارانی
کبوتر ها نم آلوده
به زیر سقف ایوانم
به یک پا تکیه میدادند و میخفتند
پای ایوان در کنار آتش سوزان
دو شبگرد غم آلوده
برای یکدگر از سرگذشت خویش می گفتند.